اگر از صاحبان کسب و کار بپرسید که «رهبران اثربخش چه کار میکنند؟» با این پاسخ روبه رو میشوید: تعیین استراتژی و مأموریت سازمانی، ایجاد انگیزه در کارکنان و فرهنگ سازی در سازمان. اما اگر بپرسید «رهبران چه باید بکنند؟» پاسخ میدهند که وظیفه رهبران فقط دستیابی به نتایج است.
این تحقیق بر 3871 مدیر اجرایی انتخاب شده از بین 20 هزار مدیر اجرایی در سراسر جهان توسط شرکت مک بر انجام شد.
مدیرانی که بهترین نتایج را کسب کردند فقط از یک سبک رهبری استفاده نکردند و بسته به وضعیت شرکت از بیشتر سبکها به طور پیوسته و مختلف استفاده نمودند و در چند سبک مهارت دارند. دقیقا مثل ساک ورزشی یک گلف باز حرفهای است که بر اساس ضربهای که میخواهد بزند چوبها را انتخاب میکند.
انواع سبک رهبری:
1- رهبران مستبد: خواستار اطاعت فوری افراد هستند.
سبک مستبد و اینکه هرچه من میگویم انجام بده، انگیزه کارمندان را کاهش میدهد. انعطاف پذیری را هم به کمترین حالت میرساند. تصمیم گیریهای از بالا به پایین، ایدههای جدید را در نطفه خفه میکند. مسئولیت پذیری به دلیل بی احترامی از بین میرود. پول و پاداش هم باعث انگیزش کارکنان با عملکرد بالا نمیشود. آنها به دنبال احساس رضایت از کاری هستند که انجام میدهند.
شاید فکر کنید این اصل اصلا نباید انجام شود ولی چند مورد هستند که عالی عمل کرده است. در مورد برخورد با کارمندان دردسر ساز این نوع سبک بسیار عالی است.
2-رهبری پیوند جو: ارتباط حسی و هماهنگی ایجاد میکند.
سبک پیوند جو اثر مثبتی بر ارتباطات دارد و به تنهایی این سبک نباید استفاده شود. رهبران پیوند جو به ندرت درباره چگونگی پیشرفت، توصیههای سازنده را به کارکنان ارائه میدهند.
افراد در درجه اول قرار دارند
برای افزایش روحیه در کارکنان خوب است ولی تمرکز صرف بر ستایش دیگران موجب میشود که عملکرد ضعیف تصحیح و اصلاح نشود.
3-رهبری دموکراتیک: «شما چه فکر میکنید؟»
هر چند این نوع سبک انعطاف پذیری سازمانی و مسئولیت پذیری فرد را افزایش میدهد و به ایجاد نظریههای تازه کمک میکند ولی گاهی بهای این سبک رهبری جلسههای بی پایان و کارکنانی سر در گم است.
سبک دموکراتیک با نظرخواهی از افراد و جمع بندی نظرها، میتواند انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری را بالا ببرد. این سبک وقتی خوب جواب میدهد که رهبر چشم انداز قوی داشته باشد. در این سبک به بهترین نحو ایدههای تازهای برای رسیدن به آن چشم انداز ارائه میگردد ولی در زمان بحران این رویکرد راه به جایی نمیبرد.
4-رهبران پیشتاز: از افراد انتظار خود فرمانی و تعالی دارند.
رهبر استانداردهای بالایی برای عملکرد تعیین میکند. تسلط بیش از حد او هم بر امور سازمان باعث بیزاری کارمندان میشود و تأثیر منفی در فضای سازمانی دارد.
همان کاری را بکنید که من میگم
این سبک بسیار مناسب کارمندان با انگیزه و ماهری است که به هدایت و هماهنگی کمی نیاز دارند.
5-پرورشدهنده: افراد را برای آینده پرورش میدهند.
این را هم امتحان کن. تمرکز بر توسعه مهارتهای فردی تا وظایف کاری. تا زمانی که کارمندان برای تغییر شیوه خود مقاومت نکنند سبک به خوبی عمل میکند.
مدیران در این سبک به کارمندان کمک میکنند تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را به آرزوهای شخصیشان متصل میکند. آنها در تفویض وظایف عالیاند. این رهبران شکست کوتاه مدت را در صورتی تحمل خواهند کرد که به یادگیری بلند مدت کمک کند.
بسیاری از رهبران میگویند که در این اقتصاد پر تلاطم برای آموزش ملالت بار به افراد و کمک به رشد آنها وقت ندارند و مدیرانی که این روش را نادیده میگیرند ابزار قدرتمندی را از دست میدهند. این سبک به رشد اشخاص تأکید دارد و نه وظایف آنها.
این روش مناسب کارمندانی است که مایل به پیشرفت و یادگیری باشند و دوست دارند عملکردشان را بهبود ببخشند.
همه اینها نشان میدهد هر چه رهبران سبکهای بیشتری را به کار گیرند نتایج بهتری کسب میکنند و مدیرانی که در سبکهای مختلف (اقتدارگرا، پیوند جو، دموکراتیک، پرورشدهنده) مهارت دارند بهترین وضعیت و عملکرد شغلی را خواهند داشت.
اثربخشترین رهبران هر جا که لازم باشد با انعطاف پذیری سبکها را عوض میکنند.
تأثیر هوش هیجانی در سبکهای مدیریتی:
هوش هیجانی یعنی توانایی مدیریت مؤثر خود در روابطمان است. برخی از مؤلفههای هوش هیجانی عبارتند از خودآگاهی، مدیریت عواطف، انگیزه، همدلی و مهارتهای اجتماعی.
این تحقیق نشان داده رهبران با عملکرد عالی فقط در حداکثر یکی از تواناییهای هوش هیجانی خود غلو میکنند ولی رهبران با عملکرد ضعیف در چهار و تعداد بیشتر از مؤلفههای هوش هیجانی غلو میکنند.
محیط کسب و کار همواره در حال تغییر است رهبران باید ساعت به ساعت، روز به روز، هفته به هفته، سبک رهبریشان را مانند یک حرفهای، یعنی استفاده از سبک مناسب در زمان و مقیاس مناسب تغییر دهند. نتیجه این کار در نتایج سازمان خود را نشان میدهد.
رهبری نتیجه بخش از مجموعه «10 مقالهای که از هاروارد باید بخوانید» حاصل گزینش بهترین مقالاتی است که هاروارد از میان صدها مقاله منتشر شده خود انتخاب کرده تا به شما در به حداکثر رساندن عملکرد کارمندانتان کمک کند. این کتاب به شما کمک میکند: به دیگران انگیزه بدهید عملکردی عالی داشته باشند. در تیمتان خود باوری ایجاد کنید. تغییرات مثبت را رقم بزنید. مسیر سازمان را تعیین کنید. افراد را به خطر پذیری هوشمندانه تشویق کنید. از طریق همدلی و بدون دلسوزی مدیریت کنید. دیگران را در موقعیت خود شریک کنید. خودآگاهی تان را افزایش دهید و از مشکلات قدرت بگیرید.