انتخاب شغل دغدغه افراد زیادی است. قطعا شما هم افراد زیادی را دیدهاید که مدام کارشان را عوض میکنند تا شغل مورد علاقه خود را پیدا کنند. اصلا شاید شما هم جزو این افراد باشید! برای رهایی از این وضعیت باید به این سوال به درستی جواب دهید. به چه کاری علاقهمند هستید و آن را با عشق انجام خواهید داد؟
با عشق کار کردن یعنی به قدری علاقه به حرفه خود داشته باشیم که تنها به خاطر درآمدش دست به کار نشویم، بلکه به خاطر لذتی که از انجام آن میبریم به آن کار بپردازیم. وقتی کاری را با علاقه انجام دهیم تمامی فوت و فن آن را خواهیم آموخت و هر روزی که میگذرد در کارمان خبرهتر میشویم و به داشتههای کاریمان اضافه میشود.
این بزرگترین سرمایه است و برخلاف داراییهای مالی در هیچ شرایطی امکان از بین رفتن ندارد. بنابراین میتوان از این سرمایه به عنوان نقطه قوت خود برای ایجاد یک کسبوکار یا یافتن کار جدید استفاده نمود.
به عنوان مثال، اگر به اتومبیل و مباحث مربوط به آن علاقه داریم و اطلاعاتی بیش از دیگران در این زمینه داریم پس شغلهای مربوط به اتومبیل همچون فروش لوازم یدکی، مکانیکی، اسپورت اتومبیل و … در اولویتمان باشند. پرسشنامه انتخاب شغل با هدف کمک به افراد برای پیدا کردن شغل مورد علاقهشان تهیه شده است. میتوانید از طریق این پرسشنامه مسیری که به آن علاقه دارید را بیابید و در آن گام بردارید.
در چه کاری توانایی، تجربه و استعداد بیشتری داریم؟
برای مثال اگر قبلاً در کار فروشندگی قطعات کامپیوتر بودهایم و همچنین رشته کامپیوتر را خواندهایم و استعداد فروشندگی هم داریم، پس فروش و خدمات کامپیوتری، طراحی سایت و … میتواند از انتخابهای مناسب شغلی برای آیندهمان باشد.
قابل ذکر است باید در حرفه خود به روز باشیم و با مطالعه و گذراندن دورههای حرفهای مرتبط با شغلِ خود، همواره فاصله خود از رقبا را حفظ کنیم، در غیر این صورت دیگران گوی سبقت را از ما میربایند. برایان تریسی ذر این باره میگوید:
اگر روزی یک ساعت مطالعه در زمینه کسبوکارمان داشته باشیم، جزو مطلعترین افراد در حرفهمان خواهیم شد.
از فرمایشات حضرت علی (ع) است که میفرمایند:
مسلمانی که امروزش با روز قبل یکسان باشد زیان کرده است.
بنابراین بهبود مداوم را باید سر لوحه کارمان قرار دهیم. این فرمایش حضرت علی (ع) بهقدری مفهوم مدیریتی دارد که میتوان ساعتها در رابطه با آن بحث کرد. بهطور مثال، زیربنای تفکر سیستمی که یکی از پایههای اصلیاش «بهبود مستمر» است دقیقاً مطابق با مفهوم این کلام است که بیش از 1400 سال پیش بیان شده در حالی که سابقه علم مدیریت به 200 سال هم نمیرسد.
در چه کاری نزدیکانمان میتوانند پشتوانه مالی، علمی و عملی ما باشند؟
مثلاً پدرتان در شغل کفاشی بوده یا یکی از دوستانتان در حرفهای جزو بهترینهاست و میتوانید از تجربه آنها استفاده کنید. البته کسانی را باید به عنوان پشتوانه در نظر گرفت که برادری خود را ثابت کرده باشند، زیرا بسیاری از افرادی که دم از حمایت میزنند فقط در حد حرف است و هنگام عمل، عقب میکشند. بنابراین قبل از انتخاب شغل و شروع کار آنها را بیازمایید و شناخت کافی بهدست آورید تا اثبات گفتهشان برایتان قطعی شود.
در منطقه انتخاب شغل و ایجاد کسبوکارمان، رقبا در چه کاری ضعیفاند؟
با توجه به بندهای قبلی، هنگام انتخاب شغل باید شغلی را در نظر بگیریم که رقبای کمتری در محدوده فعالیت ما حضور داشته باشند و با توجه به قابلیتهایمان قادر به انجام آن کار در سطحِ ما نباشند. هر چقدر کار سخت باشد و تلاش بیشتری برای انجام آن نیاز باشد بهتر است چون دیگران کمتر به فکر انجام آن میافتند.
با توجه به فرصتهای محیطی در چه کاری آینده روشنی متصور است؟
توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی منطقه مورد نظر برای ایجاد کسبوکار از اهمیت ویژهای برخوردار است. به عنوان مثال برای کسی که در شمال ایران زندگی میکند، توجه به دریا، جنگل، توریست و شغلهای مرتبط جزو فرصتهای خدادادی و اولویتهاست. چنین فردی این فرصت را دارد که در همان مدرسه مسیر شغلیاش را انتخاب کند و برنامه بچیند.
چه تهدیدهایی برای ایجاد یا ادامه کسبوکارمان وجود دارد؟
امکان ایجاد رقبای قدرتمند، تغییر سیاستهای دولت در رابطه با حرفه ما، تغییر عادات مصرف مردم، تغییر تکنولوژی و … از جمله مواردی هستند که برای انتخاب یک شغل مناسب باید در نظر گرفت.
برای مثال، آشپزخانهای مرکزی در شهرمان راه اندازی میکنیم. چند هفته بعد یک شرکت معتبر با سرمایه و امکانات بسیار بیشتر در نزدیکی ما شروع به فعالیت میکند (رقبای قدرتمند). از طرفی دولت بخشنامهای صادر میکند که هر آشپزخانه مرکزی علاوه بر امکانات فعلی باید زمینی مازاد داشته باشد (تغییر سیاستهای دولت).
همچنین با توجه به افزایش آمار بیماریهای قلبی مردم به سمت غذاهای خانگی روی میآورند (تغییر عادات مردم) و در نهایت با ایجاد سیستمهای جدید فروش اینترنتی سبک سفارش پذیری قبلی تغییر مییابد (تغییر تکنولوژی). بنابراین لازم است همیشه از تغییرات اطرافمان آگاه باشیم و قبل از ایجاد مشکل، راهکار را پیدا کرده و بهسرعت اجرایی نماییم.
به عنوان یک تجربه شخصی باید عنوان کنم، سالها پیش در شرکت تولید کننده لامپ مشغول به کار بودم که 30 سال سابقه تولید در کشور داشت. اما بهدلیل متعدد بودن سطوح مدیریت، تصمیم گیری برای ایجاد تغییر بسیار کند پیش میرفت.
در نتیجه هر محصول جدیدی که وارد بازار میشد، بررسی و تولید آن در شرکت نسبت به رقبای دیگر آن قدر کند انجام میشد که باعث میگردید بیش از 100 رقیب بزرگ و کوچک سریعتر به تولید و فروش آن محصول اقدام کنند. این شرکت با تمام تواناییهای بالقوه در تامین نیاز بازار از رقبایش عقب بماند و نتیجهاش ضعیفتر شدن سهم بازار این شرکت شد.
هدف و دورنمای کسبوکارمان چیست؟
هدف گذاری شرط شروع و موفقیت در هر کسب و کاری است. همواره باید دورنمای فعالیت خود را مشخص کنیم، یعنی میخواهیم به چه جایگاهی از نظر تعداد مشتریان، حجم فروش، میزان درآمد، سود و … برسیم و آیا در شغلی که انتخاب کردهایم میتوان به آن نقاط برسیم یا خیر؟
نقطه سربهسر کسبوکارمان در چه تعداد از کالا یا ارائه خدمات است؟
برای شروع هر کسب وکاری یکسری هزینههای اولیه و ثابت وجود دارد که در ابتدای کار به ما تحمیل میگردد. تا میتوانیم باید این هزینهها را کاهش دهیم تا با فروش در زمان کمتری بتوان جبرانشان نمود.
هر چقدر هزینههای اولیه بالاتر باشد، امکان رسیدن به نقطهی سودآوری دیرتر میشود و حتی امکان دارد دیگر دیر شده باشد. با دانستن این مطلب تکلیفمان مشخص میشود که چه مدت طول میکشد تا هزینههایمان را جبران کنیم و آیا میتوانیم این مدت را سپری کنیم و از پس عدم درآمد مازاد برآییم یا خیر؟
مدتی پیش، با صاحب یک فستفود و رستوران صحبت میکردم که بیش از یک میلیارد تومان برای تجهیز و دکوراسیون فروشگاهش هزینه کرده بود و پس از 6 ماه دیگر توان خرید مواد اولیه را هم نداشت.
اگر مالک رستوران قبل از انجام این هزینهها، مدت زمانی که باید سپری میکرد تا به نقطهی صفر (سربهسر) برسد را میدانست، قطعاً تفکر بیشتری میکرد. شاید اگر میدانست با هزینههایی که کرده رسیدن به نقطه صفر بیش از یکسال طول میکشد، حتی وارد این کار هم نمیشد.
متاسفانه ایشان خانهاش را فروخت تا یکسال دوام بیاورد، اما اکتفا نکرد و هر ماه بر بدهیهای معوقهاش اضافه شد تا جایی که طلبکاران به اموالی که قابل رویت بود دستدرازی کردند و نتیجه کار هم مشخص بود.
اهمیت تعیین نقطه سربهسر زمانی مشخص میشود که در برخی موارد، آن تعداد فروش یا محال است یا آنقدر برای رسیدن به آن، زمان نیاز است که سرمایهگذاران و وامدهندگان نمیپذیرند که سرمایه خود را بخوابانند و در بین راه ما را رها خواهند نمود.
نتیجه گیری
بازار در حالی که میتواند بسیار جذاب و پرسود باشد، با عدم تحلیل درست و علمی میتواند بسیار پرخطر و خانمان برانداز نیز باشد. شاید دلیل اصلی که بسیاری از پدران ما توصیه به شغل کارمندی میکنند همین تجارب تلخی باشد که از برخی از بازاریان دیدهاند. اینکه فردی در برههای بسیار برو بیایی داشته اما مدتی بعد به ورشکستگی و زندان رسیده است.
در کتاب بازار در دستان شماست روشهایی پیشنهاد میشود که ریسک ورشکستگی را تقریباً به صفر میرساند. اگر میخواهید کسب وکاری راه اندازی کنید که نسلهای بعد از شما هم با اطمینان و بدون ریسک ورشکستگی از آن ارتزاق نمایند، تنها شرط آن است که عجله را از دستور کار خود خارج کنید.
برگرفته از کتاب بازار در دستان شماست
محمدرضا پاشا زانوسی
اگر برای انتخاب شغل به مشاوره نیاز دارید فرم زیر را تکمیل کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس بگیرند.