موفقیت ذهنی، مقدمه پیروزی و موفقیت در کسب‌و‌کار

موفقیت ذهنی لازمه موفقیت در کسب و کار

آیا تا به‌ حال پیش آمده که در یک جلسه کاری یا کلاس شرکت کنید و لازم باشد خودتان را در چند جمله معرفی کنید؟

اگر وقت زیادی برای فکر کردن نداشته باشید، از چه عباراتی استفاده می‌کنید؟

اگر از قبل با خودتان فکر کنید و فرصت آماده شدن داشته باشید، چه تغییراتی در شیوه معرفی‌تان به وجود می‌آید؟

معمولاً چه کلمه‌ها و صفت‌ها و توضیحاتی در مورد خودتان به ذهنتان می‌رسد؟ خودتان را چگونه تعریف و توصیف می‌کنید؟

  •     آیا خودتان را یک کارآفرین معرفی می‌کنید؟
  •     توضیح می‌دهید که اهل ورزش یا اهل مطالعه هستید؟
  •     آیا به مدرک تحصیلی‌تان اشاره می‌کنید؟
  •     آیا با گفتن اینکه اهل کجا هستید شروع می‌کنید؟
  •     یا اشاره می‌کنید که در خارج از کشور تحصیل کرده‌اید؟

نظام باورها 

 به‌ احتمال ‌زیاد شما کلمه باور را بارها شنیده‌اید و خودتان از آن استفاده می‌کنید. به‌سادگی می‌گویید: من باور دارم که … . و آنچه باور دارید را یک حقیقت مطلق می‌دانید. چه آن مطلب یک حقیقت علمی باشد و چه یک خرافه.

باورهای ما تعیین کننده موفقیت ماست

جالب است وقتی به چیزی باور دارید، آن چیز در زندگی شما تحقق پیدا می‌کند و می‌توانید هزاران دلیل برای اثبات آن پیدا کنید.

برخی از باورها می‌تواند باعث تقویت روحیه و بهبود کسب‌و‌کار شما شود. بسیاری از باورها اما دقیقا برعکس عمل می‌کند و می‌تواند آن را به‌شدت تخریب کند. باعث تضعیف اعتماد به ‌نفس و روحیه شود و باعث ضعف زندگی کاری شما شود.

 نظام باورها، تصویری را از شما در خودتان ایجاد می‌کند که همواره با شماست. این تصویر در طول زندگی تغییر می‌کند اما از آنجایی‌که آن را نمی‌شناسید و تقریبا ناآگاهانه ایجاد می‌شود، می‌تواند به‌جای کمک، ضربه‌های مهلکی به شما بزند.

تصور از خود

تصور از خود، تصویری است که  نظام باورها در درون شما ایجاد می‌کند. این تصویر منبع پاسخ‌های شما به سؤالات قبل است. رفتار و عکس‌العمل شما نسبت به اتفاقات و رویدادها از این تصویر ذهنی پدید می‌آید.

 تصور از خود، شامل همه آن چیزهایی است که در پاسخ به سؤال من چه کسی هستم، به ذهن می‌رسد. همه آن چیزهایی که بیان می‌کنید، همه آن چیزهایی که در ذهن دارید و بیان نمی‌کنید و حتی همه آن چیزهایی که به ذهن هم نمی‌رسد؛ و ناخودآگاه، بر روی تصمیم‌ها و رفتارهای شما تأثیر می‌گذارد.

باورهای ما درباره خودمان

شما نمی‌توانید عملا موثرتر، موفق‌تر و خلاق‌تر از آنچه در تصویر ذهنی خودتان هستید، باشید. نمی‌توانید هماهنگ‌تر، قوی‌تر، سریع‌تر و بهتر از چیزی که در تصویر ذهنی از خود می‌شناسید عمل کنید. محدودیت و ضعف این تصویر نیروهای شما را به‌ شدت محدود می‌کند. قدرت و ضعف این تصویر، قدرت و ضعف شماست.

تصور از خود، آنچه را که انجام می‌دهید، آنچه را که فکر می‌کنید می‌توانید یا نمی‌توانید انجام دهید، آنچه را که برای شما ساده یا مشکل به نظر می‌رسد، کنترل و تعیین می‌کند.

 خبر خوب این است که شما می‌توانید  تصویر ذهنی موجود را از یک شخص ضعیف و ناتوان به شکل یک انسان مقتدر و موفق تبدیل کنید.

  تغییر تصور از خود، تنها راهی است که باعث تغییر عملکرد شما می‌شود. این کار باعث می‌شود که سقف اثربخشی افزایش یابد و محدوده کارایی گسترش پیدا کند. این کار به شما امکان استفاده بیشتر از پتانسیل موجود را می‌دهد.

برای کارایی، عملکرد و موفقیت بیشتر، لازم نیست تواناییهای خودتان را بهبود ببخشید!!!

 برای این کار فقط تصویر ذهنی خود را بازنگری کنید و تصویر شایسته‌تری از خود در ذهن خویش و تصورات خود ایجاد کنید. دیدگاه و نظرات شخصی که نسبت به خود دارید را تغییر دهید.

 تغییری که از ایجاد یک تصویر جدید قدرتمند از خود به دست می‌آید، نتایج  شگفت‌انگیزی به همراه خواهد داشت.

 معمولا همه افراد، بسیار بهتر از آن هستند که در مورد خود فکر میکنند.!!!

بله همین‌طور است. وقتی شما  تصویر ذهنی خود را تغییر می‌دهید، نیازی به افزایش مهارت‌های خود و ایجاد استعداد جدید ندارید. کافی است که از استعدادهای فعلی خود که از قبل داشته‌اید استفاده کنید.

دانش‌آموز خجالتی که نمی‌تواند چند کلمه در جلوی جمع حرف بزند و جواب معلم را بدهد کافی است تصور ذهنی خود را از یک فرد خجول به یک فرد عادی یا سخنران تبدیل کند تا توانمندی‌اش در مورد پاسخ به سوالات و حرف زدن در جلوی جمع آشکار شود.

  برخلاف باور عموم، افزایش یا بهبود مهارت‌های شما باعث بهبود تصور شما از خویش نمی‌شود! دانش بیشتر یا بهتر شدن در کار هم باعث تقویت تصور از خود شما نمی‌شود!

 محدوده کارایی (Effectiveness Range) از توانایی‌های واقعی شما ساخته نشده است، بلکه از احساسی ساخته شده که نسبت به خود دارید. 

محدوده کارایی شما بر این اساس شکل گرفته که خود را چگونه می‌بینید؟ چه احساسی نسبت به خود دارید؟ و خود را چقدر توانمند می‌دانید؟ شما می‌توانید با تغییر تصویر ذهنی و احساسات خود، محدوده اثربخشی خود را دگرگون کنید.

چطور تغییر کنیم

چگونه؟

اکنون حدس می‌زنم که شما به این فکر می‌کنید که چطور چنین چیزی ممکن است؟

به‌سادگی! کافی است در ذهن خود به دنبال افرادی بگردید که سواد کمتری نسبت به  شما دارند، مهارت کمتری نسبت به شما دارند و به خوبی شما نمی‌توانند حرف بزنند به زیبایی شما نیستند، بسیار کم سن و سال‌تر از شما هستند و یا سرمایه مالی کمتری نسبت به شما دارند اما در کسب‌و‌کار بسیار موفق‌تر از شما عمل می‌کنند.

احساس رضایت و شادابی بیشتری دارند، اعتماد به ‌نفس و عزت ‌نفس قوی‌تری دارند، دوستان بیشتری را دور خودشان جمع کرده‌اند و هواداران بیشتری دارند و درآمدهای بسیار بیشتری دارند.

تفاوت اصلی آن‌ها با شما در مهارت‌هایتان نیست، تفاوت در احساسی است که شما نسبت به خود دارید؛ تفاوت در تصور ذهنی است که هر یک از شما نسبت به خود دارید. تصور از خود شما یک تصور از خود ضعیف و ناقص است درحالی‌که آن‌ها یک تصور از خود قوی و شایسته برای خود ساخته‌اند، عزت ‌نفس قوی دارند، خودشان را دوست دارند و باورهای قدرتمند کننده‌تری را در تصور از خودشان جای داده‌اند.

اثر بازگشت

اثر بازگشت Snap Back Effect

کسی که تصویر ذهنی فرد شکست‌ خورده یا فقیر دارد، مادامی که چنین تصویری از خود در ذهن نگه دارد، نمی‌تواند کسب‌و‌کار مناسبی را برای خود پیدا کند؛ و اگر به‌صورت اتفاقی در قرعه‌کشی یا مسابقه‌ای مبلغ قابل توجهی برنده شود، تصور از خود بیمار و فقیر او دوباره چنان عمل می‌کند که ثروت به ‌دست ‌آمده را به نحوی از دست بدهد. تصویر ذهنی ضعیف می‌خواهد خود را اثبات کند.

 با جستجو در اینترنت می‌توانید افرادی را پیدا کنید که مبلغ زیادی به‌صورت ارث یا برنده شدن در قرعه‌کشی به دست آورده‌اند، ولی ذهنیت فقیر آن‌ها باعث شده که همه آن را به ‌سرعت از دست بدهند و دوباره به شرایط قبلی خود بازگردند.

در سمت مثبت نیز این موضوع صادق است. یک فرد با اعتماد به ‌نفس و ثروتمند واقعی، حتی اگر در شرایطی دچار بحران مالی شود و مبلغ زیادی از دست بدهد، دوباره می‌تواند پس از مدت کوتاهی به شرایط و ثروت قبلی‌اش بازگردد.

 به این اتفاق، اثر بازگشت می‌گویند. درست شبیه وقتی شما یک کش پلاستیکی را با دو انگشت خود می‌کشید تا زمانی که فشار و کشش روی آن است، طول کش، بیشتر شده است، اما همین‌ که فشار و کشش از روی کش پلاستیکی برداشته می‌شود به سایز قبلی خودش برمی‌گردد.

تنها راه برای تغییر پایدار در شما تغییر تصویر ذهنی است. برای هر موردی که می‌خواهید تغییر ماندگاری در آن ایجاد کنید باید تصویر ذهنی آن را در خود ایجاد و تثبیت کنید.

تصور از خود در حالت عادی به ‌صورت یک سیکل تقویت شونده ادامه دارد. یک فرد فقیر با تصور نادرستی که از کمبود ثروت و ناتوانی خود در کسب درآمد دارد، باعث می‌شود که تجربیات او در این مورد، افکارش را تایید کنند. این تایید به نوبه خود به تقویت و تجربه جدید در این مورد منجر می‌شود و دوباره تصویر ذهنی تقویت می‌شود.

برعکس یک فرد ثروتمند بر اساس باور فراوانی و تصویر ذهنی قدرتمندی که در درون خود دارد کاری می‌کند که تجربه موفق‌تری را بروز دهد و همین باعث می‌شود که تصویر قدرتمندتری در ذهن وی تشکیل شود و درآمد و ثروت بیشتری برای او به ارمغان بیاورد.

ارزیابی مجدد

موضوعی درونی باعث شده است که به موفقیت در کسب و کار و آرزوهای خود دست نیافته باشید. اگر در ذهن خود جستجو کنید متوجه این موضوع می‌شوید که باید بیش ‌از پیش با تصویر ذهنی خود و همچنین باورهای نهفته در آن آشنا شوید؛ و آن‌ها را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید.

سپس باورهای تقویت‌کننده را در درون خود ایجاد کنید و باورهای تضعیف‌کننده موجود را حذف کنید یا به تصویری پرقدرت تبدیل کنید. این، همه کاری است که لازم است انجام دهید تا زندگی را به سمت خورشید موفقیت هدایت کنید.

اگر به مشاوره نیاز دارید فرم زیر را تکمیل کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس بگیرند.

نام و نام خانوادگی(ضروری)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *