زمانی که ما میخواهیم رانندگی کنیم باید مهارت رانندگی را کسب کنیم. ابتدا علم رانندگی را یاد میگیریم، بعد تمرین میکنیم و بعد اجازه داریم پشت فرمون بنشینیم. کسب و کار نیز همینطور است. هر صاحب کسب و کار و هر مدیری باید علم و مهارت واگذاری موثر کارها(Delegation of Authority) را بداند.
برای واگذاری کارها هم اول باید علمش را بدانیم، بعد با تمرین کردن باید مهارت واگذاری موثر کارها را یاد بگیریم در نهایت میتوانیم با واگذار کردن امور به کارکنان رشد در مجموعه را رقم بزنیم، هم کارمندان را رشد دهیم و هم خودمان رشد کنیم. یعنی در کارهای بزرگتر و با مسئولیتهای مهمتر آنها را امتحان کنیم و رشد دهیم.
چطور مهارت تفویض اختیار را پرورش دهیم و کارها را به کارکنان بسپاریم؟
اول باید چهار سوال از خودمان بپرسیم:
- چرا باید کارها را واگذار کنیم؟
- کی باید واگذار کنیم؟
- به چه کسی باید واگذار کنیم؟
- چطور باید واگذار کنیم؟
اگر این چهار سوال را از خودمان بپرسیم و آن را تحلیل کنیم قطعا میتوانیم به نتایج درستی از واگذاری برسیم. نتیجه واگذاری درست کارها این است که شما به عنوان صاحب کسب و کار و کارمند استعدادهایتان شکوفا میشود و یک پله بالاتر میروید و رشد خواهیم کرد و کارمندانمان نیز رشد میکنند و مجموعهمان بزرگتر میشود، پردرآمدتر و در نتیجه ثروت ساز خواهد شد. در ادامه پاسخ این سوالات را میدهیم:
چرا باید کارها را واگذار کنیم؟
اگر بدانیم یا تحلیل در رابطه با خودمان انجام دهیم که در روز چند ساعت کار میکنیم و چه کارهای انجام میدهیم، میتوانیم بدانیم چه کارهای روتین و تکراری انجام میدهیم. بعد بررسی کنیم و ببینیم اگر ما طی چند سال آینده نیز همین کارهای مشابه را انجام دهیم به چه نتایجی میرسیم؟
طبیعتا به همان نتایجی که در سالهای قبل به آن رسیدهایم دست خواهیم یافت یا نهایتا یک نرخ رشد کم 10-20 % را تجربه کنیم. اما هیچوقت نمیتوانید رشد 100 الی 1000 درصدی را ایجاد کنید. یعنی نمیتوانیم با همین روش مثلا با 12 ساعت کار درآمد ماهی 100 میلیون را به 10 میلیارد تومان برسانیم.
اگر درک کنیم که زمان ما محدود است و ما حق نداریم با توجه به افزایش دانش و مهارتمان کارهایی که برای ما تکراری و ساده شده است را دوباره انجام دهیم.
اول این را متوجه شویم که اگر میخواهیم رشد کنیم باید روش واگذاری کارهایی که ساده شده را پیدا کنیم، فرد مورد نظر را پیدا کنیم و به او واگذار کنیم تا خودمان بتوانیم کارهایی انجام دهیم که تا حالا انجام ندادیم و درآمدهایی به دست بیاوریم که تا حالا به دست نیاوردیم.
بنابراین یکی از دلایل چرایی این است که ما با آن کارهای سابق درآمد کنونی را داریم. اگر درآمد بیشتر میخواهیم باید کار را واگذار کنیم.
دومین نکتهاش این است که اگر میخواهیم درآمدهایمان، تواناییهایمان و استعدادهایمان افزایش پیدا کند، با همان کارهای سابق نمیشود. باید کارهای جدیدتری انجام دهیم. خودمان را به چالش بکشیم، خودمان را وارد ریسک کنیم. برای این کار باید وقت داشته باشیم.
بنابراین چرایی در واگذاری کار به دیگران با این دو گزینه که آیا من میخواهم نسبت به قبل متفاوت باشم و دوم اینکه آیا میخواهم مهارتهایم را اضافه کنم پاسخ داده شد. فقط بحث درآمد نیست. آیا من میخواهم دانش و مهارتم را گستردهتر بکنم؟
برای تفویض اختیار در مدیریت ما به این نیاز داریم کارهایی که برای ما ساده شده است را واگذار کنیم.
چه زمانی باید کارها را واگذار کنیم؟
هر وقت دیدید وظایفی که در روز انجام میدهید مهارت خیلی عالی در آن دارید و چشم بسته هم میتوانید آن را انجام دهید، و برایتان خیلی ساده شده است. هر چند برای خیلیها این کار سخت باشد.
اگر این کار خیلی تکراری و ساده شده، ما باید این دانش و مهارت و روش انجام کار و فرآیندهای آن را در بیاوریم و لیست کنیم که چطور این کار انجام میشود و به یک فرد دیگر واگذار کنیم که او این کار را انجام دهد.
واگذاری تدریجی کارها باعث میشود وقت ما آزاد شود و به سراغ کارهای بزرگتر و قویتر برویم. بنابراین هر کار تکراری، روتین و ساده شده از دید شما قابل واگذاری است. مثلا کار وصول چک، کارت به کارت و … ممکن است توسط مدیر کسب و کار انجام شود و زمان زیادی را در بانک سپری کند. در حالیکه این کارها بسیار روتین و ساده اما مهم است.
بنابراین اگر بتوانیم یک فرد مطمئنتر از خودمان برای واگذاری تدریجی کارها استخدام کنیم یا داشته باشیم و به او کارها را واگذار کنیم میتوانیم سراغ کارهایی برویم که در آنها مهارت و دانش کسب کنیم و کارهای تخصصیتری انجام دهیم.
به جای اینکه چک پاس کنیم و پول جابهجا کنیم که روزی 5-6 ساعت وقت ما را میگیرد و به جای اینکه از مشتریان وصول مطالبات کنیم و پیگیری چکها را انجام دهیم، با تامین کنندگان تراز اول ایران وارد مذاکره شویم و قرارداد ببندیم که یک مزیت رقابتی برای مجموعه ما باشد.
بنابراین زمانی کارها را واگذار میکنیم که در کاری که الان انجام میدهیم خیلی مهارت داریم، روش انجام کار را ذهنی بلد هستیم و میتوانیم آن را مکتوب و ساده سازی نماییم و آن را به یک فرد مناسب واگذار نماییم.
به چه کسی کارها را واگذار کنیم؟
یک نکته کلیدی در واگذاری مسئولیت وجود دارد و این است که اگر شما در اطرافتان کسی را پیدا کنید با 70% عملکرد شما، دقت، سرعت و مهارت شما بتواند آن کار را انجام دهد، باید آن کار را واگذار کنید و مزایا و معایب تفویض اختیار را بپذیرید.
هر چند میدانید که آن فرد ممکن است 30% اشتباه کند و هزینههایی را به شما تحمیل خواهد کرد و باعث ضرر و زیانهایی برای شما شود و برخی از مشتریان و تامین کنندگان را از دست بدهید.
شما باید هزینه این رشد را متحمل شوید و کسب و کاری با شیب رشد 45 درجه داشته باشید که درآمد و ثروتش اضافه شود. بنابراین اگر فردی در مجموعه دارید که میتواند کار شما را یاد بگیرد و کارهای سادهتر خود را به فرد دیگری در مجموعه واگذار کند، باید کار را به او واگذار کنید.
طبق اصول واسپاری کارها اگر چنین فردی را در مجموعه نداشتید آن زمان باید از بیرون سازمان دنبال فردی بگردید که میتواند این کار را انجام دهد. یعنی کار را به صورت برون سپاری دنبال کنید و استخدام نکنید و با چالشهای استخدام پرسنل جدید مواجه نشوید.
قرار نیست همه کارها را واگذار کنید. ممکن است لازم باشد فقط بخشی از کارها را واگذار کنید تا زمانتان آزاد شود. مثلا اگر 6 ساعت کار میکنید ممکن است که 4 ساعت آن قابل واگذاری باشد. برای مدیریت واگذاری کارها فقط کارهایی را نگه دارید که هیچکس مثل شما نمیتواند انجام دهد و واقعا مهم است.
مثلا برای قرارداد با یک کشور خارجی، یا مذاکره با یک شرکت بزرگ که روی برندتان تاثیر گذار است قطعا شما باید حضور داشته باشید اما مذاکره با یک فروشگاه که در سال مثلا 1 میلیون تومان هم خرید نمیکند قطعا باید واگذار شود حتی اگر کارمندی که کار به او واگذار شده، مشتری را از دست بدهد.
چگونه تفویض امور کنیم؟
برای اینکه واسپاری کارها را به درستی انجام دهیم اول مینویسیم هدف از این فعالیتی که من انجام میدادم چه بود؟ مثلا وقتی کارت به کارت میکردیم هدف این بود که حساب کتابها با شرکتها شسته رفته باشد و اشتباها بیشتر یا کمتر واریز نکنیم و به اختلاف حسابی با آنها نخوریم.
در نتیجه اعتبار مجموعه ما نزد مشتریان و تامین کنندگان بالاتر برود و اعتبار بیشتری به ما بدهند. با بانکها اقساط را به موقع پرداخت کنیم که اعتبار ما نزد بانکها بیشتر شود.
بعد از مشخص شدن هدف تفویض اختیار چطور باید این کار انجام شود؟ بر چه اساسی و با چه اولویتی؟ اگر قرار بود پول شرکتها را پرداخت کنیم اول به کدام شرکت پرداخت میکردیم. بر چه اساسی تاریخ چکها را تنظیم میکردیم؟ چه الگو یا روشی را در ذهنمان برای چک گرفتن یا دادن اجرا میکردیم؟
مثلا ما در پرداخت چک به شرکتها فقط سه روز در ماه 2ام و 11ام و 21ام را انتخاب میکردیم. یا در قراردادهای کوچینگ فاصله زمانی چکها را هر دو ماه در روز قرارداد کوچینگ تنظیم میکنیم.
بنابراین روش انجام کار، اولویتهای انجام کار و زمان دقیق انجام کار، را مکتوب و به فرد دوم واگذار کنیم.
طبق اصول واگذاری اختیار ما باید به نتایج انجام کار توجه داشته باشیم. باید برای این نتایج عدد تعریف کنیم. بین 5 تا 12 شاخص عددی برای هر فعالیتی که به فرد واگذار میکنیم، تعریف کنیم.
مثلا ما در مجموعهمان میخواهیم به این برسیم که در حساب کتابمان با شرکتها پایان هر ماه یا هر هفته ماندهمان صفر باشد، اختلاف حسابهایمان بیشتر از 2 درصد از کل حساب کتابهایمان نباشد، اگر از مشتری چک میگیریم و چارچوبی برای چک گرفتن داریم، بیشتر از 2 درصد چکهایمان برگشت نخورد.
یعنی همه کارهایی که به افراد واگذار میکنیم باید یک نرخ مقایسهای داشته باشد و واضح و شفاف باشد تا آن فرد بداند درست کار میکند یا خیر و شما هم بتوانید با یک گزارش گرفتن و چه خبر گفتن متوجه شوید آن فرد چه کاری انجام میدهد.
ما مهارت تفویض اختیار در کسب و کار را بیان کردیم اما آنچه در واگذاری مهم است روش درست انجام آن است که با تمرین کردن میتوانید آن را انجام دهید. زیرا تا زمانی که این موارد را اجرا نکنید تبدیل به مهارت نمیشود. بارها این روش را تمرین کنید تا ایراد کارتان گرفته شود و تبدیل به یک الگو شود.
در چک لیست نویسی که یکی از اصول سیستم سازی است درباره اینکه واگذاری کارها را به فرآیند تبدیل کنید توضیح دادهایم. اگر علاقه مند به یادگیری نوشتن چک لیست هستید میتوانید از وبینار چک لیست استفاده کنید.
اگر برای واگذاری کارها به پرسنل نیاز به مشاوره دارید فرم زیر را تکمیل کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس بگیرند یا مستقیما با شماره تماس زیر با ما در ارتباط باشید.