استراتژی کسب و کار چیست؟چند سطح استراتژی کسب و کار وجود دارد؟

سطوح استراتژی کسب و کار چیست؟

استراتژی کسب و کار را می‌توان به سه سطح تقسیم کرد: شرکتی، تجاری و عملکردی.

استراتژی سطح شرکت

استراتژی کسب و کار در سطح شرکتی شامل یک برنامه بلند مدت است که برای هدایت تصمیمات و فعالیت‌های تجاری یک شرکت به کار گرفته می‌شود. تمرکز یک استراتژی در سطح شرکت معمولا بر نحوه رقابت شرکت در صنعت یا بازار کلی خود معطوف است.

استراتژی در سطح شرکت شامل تصمیم گیری در مورد اینکه شرکت در چه حوزه‌ای فعالیت کند، چه محصولات/ خدماتی ارائه دهد و چگونه منابع را در سراسر شرکت تخصیص دهد. استراتژی‌های سطح شرکت معمولا توسط مدیران ارشد توسعه می‌یابند و برای دستیابی به اهداف کلی کسب و کارها طراحی می‌شوند.

هنگام تدوین یک استراتژی شرکتی، کسب و کارها باید نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای صنعت خود را در نظر بگیرند. با در نظر گرفتن همه این عوامل، شرکت‌ها می‌توانند برنامه‌ای را تدوین کنند که به آنها امکان رقابت موثر و دستیابی به موفقیت دلخواه را بدهد.

استراتژی سطح کسب و کار

استراتژی در سطح کسب و کار روی دستیابی به یک هدف خاص در کسب و کار تمرکز دارد و شامل افزایش سهم بازار تا گسترش در بازارهای جدید می‌باشد.

یک استراتژی در سطح کسب و کار برای موفقیت باید با ماموریت و اهداف کلی شرکت همسو باشد. همچنین باید نقاط قوت و ضعف شرکت و تهدیدها و فرصت‌های موجود در بازار را در نظر بگیرد.

وقتی یک استراتژی در سطح کسب و کار تدوین شد، آن را به شیوه ای منسجم و منضبط اجرا کنید. 

استراتژی سطح عملکردی

استراتژی سطح عملکردی بر چگونگی استفاده از منابع برای دستیابی به اهداف تجاری تمرکز دارد.

مثلا استراتژی سطح عملکردی بازاریابی یک شرکت ممکن است بر نحوه استفاده از بودجه بازاریابی برای دستیابی به مشتریان هدف معطوف شود. استراتژی سطح عملکردی عموما توسط مدیران ارشد یک شرکت ایجاد می‌شود و سپس توسط مدیران سطح پایین اجرا می‌شود.

هر شرکت با توجه به منابع و اهداف منحصر به فرد، می‌تواند رویکردی هدفمند و عملی برای دستیابی به اهداف خود ایجاد کند.

برای موفقیت یک شرکت، هر سه سطح استراتژی شرکتی، کسب و کار و عملکردی باید همسو باشند. در غیر این صورت، بین بخش‌های مختلف سازمان سردرگمی و درگیری به وجود می‌آید که منجر به رکود یا حتی افول می‌شود.

با توسعه یک استراتژی تجاری واضح و مختصر، شرکت‌ها می‌توانند اطمینان حاصل کنند که تمام سطوح سازمان با هم در جهت یک هدف مشترک کار می‌کنند.

نمونه‌هایی از استراتژی کسب و کار

استراتژی‌های کسب‌وکار بسیار متفاوتی وجود دارد، اما برخی از نمونه‌های رایج عبارتند از رهبری هزینه، تمایز و تمرکز.

رهبری هزینه

در رهبری هزینه هدف کاهش هزینه‌های تولید و ایجاد مزیت رقابتی با استفاده از کاهش هزینه هاست. این استراتژی کسب و کار اغلب توسط شرکت‌هایی استفاده می‌شود که می‌توانند کالاها یا خدمات خود را با قیمت کمتری نسبت به رقبای خود تولید کنند.

هنگامی که کسب و کار به موقعیت رهبری هزینه دست یافت، می‌تواند با کاهش مداوم هزینه‌ها و/یا افزایش قیمت آن را حفظ کند.

رهبری تمایز

استراتژی تمایز جایی است که یک شرکت با ارائه محصولات یا خدمات منحصر به فرد به دنبال متمایز کردن خود از رقبا است.

این تمایز می‌تواند از نظر کیفیت، ویژگی‌ها، طراحی یا هر جنبه دیگری که محصولات یا خدمات شرکت را از رقبای خود متمایز می‌کند، باشد.

هدف استراتژی تمایز، جذابیت بیشتر محصولات یا خدمات شرکت برای مشتریان و در نتیجه کسب مزیت رقابتی در بازار است.

استراتژی تمایز می‌تواند راهی موثر برای رشد یک کسب و کار باشد، اما به دلیل نیاز دائمی به نوآوری و جلوتر ماندن از رقبا، حفظ آن در طولانی مدت چالش برانگیز است.

رهبری تمرکز

استراتژی تمرکز شامل هدف قرار دادن یک بازار یا بخش خاص از یک بازار است. هدف استراتژی تمرکز کسب مزیت رقابتی از طریق برآوردن نیازهای منحصر به فرد بازار هدف است. استراتژی‌های تمرکز می‌توانند مبتنی بر هزینه یا مبتنی بر تمایز باشند.

استراتژی‌های تمرکز می‌توانند به طور موثر وفاداری به برند را ایجاد کنند و سهم بازار را افزایش دهند، اما اجرای آنها نیز دشوار است. از آنجایی که استراتژی‌های تمرکز شامل هدف قرار دادن یک بخش خاص از بازار است، شرکت‌ها باید مراقب باشند که خود را در معرض خطر از دست دادن مزیت رقابتی قرار ندهند.